ساعت عاشقی...

ساخت وبلاگ
پک های پشت سر هم ... دود، اهنگ بلند ، که خودم را گم کنم در تشنگی تلخی زیاد بعد از یک لقمه شیرینی امروزنه ، شیرین نبود، حتی امروزم. یعنی اصلا مزه یی نداشت، تلخی اکنونم را ترجیح می دهم بر شیرینی واهی عشق ممنوع.مدتهاست با خودم چالشی برگزار نکرده بودم، امروز عمدا خواستم بشکنم...نه بعنوان ضعف بود نه هوا و نه هیچ... خواستم ، خودم خواستم که غرورم را محک بزنم، شاید به نظرش شکسته شدن من باشد ولی در نظر خودم یک تست بود که بتوانم سوالهای سخت درونم را حل کنم. پشیمان نیستم ولی آدم عاشق دیروز هم نیستم.تند تند مینویسم که ساعت به ۱۲ شب نرسد، نمی خواهم روز آمد فردایم را با خاطره گذشته امروز شروع کنم....هنوز عاشقی معنا می شود، ولی معنای عشق من او نبود. + نوشته شده در سه شنبه هفتم فروردین ۱۴۰۳ ساعت 23:52 توسط ساغر  |  ساعت عاشقی......
ما را در سایت ساعت عاشقی... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : divan1-man بازدید : 1 تاريخ : جمعه 31 فروردين 1403 ساعت: 14:02